195. این دفعه گل پسر ارایشگرش عوض شد.
روز 25 اسفند که طبس بودیم با باباجون و بابا رسول رفتی ارایشگاه وقتی
برگشتی با گریه هات حسابی خسته شون کرده بودی .
باباجون تعجب کرده بودن که دفعات قبل چطوری بابارسول میبردتت ارایشگاه،
آخه ایندفعه با وجود بابا و باباجون ، اینقدر گریه و تکون خورده بودی که پشت
گردنت بریده بود.
گل پسری فعلا طبس هستیم اما در اولین فرصت عکسهات رو هم میزارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی