محمدطاها جانمحمدطاها جان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

محمدطاها موقشنگ

239. کاردستی های شیرین پسر:

گل پسری عاشق بازی و کار دستی هستی و یکسره میگی مامان چکار کنیم . مامان چه بازی کنیم.   گل پسری خیلی خوشت اومده و هرکی میاد خونه مون سریع کار دستی هاتو بهش نشون میدی .   مامانی پا کشیدم:   برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب مراجعه کنید:   درست کردن ادم و ماشین و خونه و ببعی (البته به کمک مامانی         تهیه قلک نوشابه ایی   شیرین پسر بعد از بیرون اومدن از دستشویی دیگه شورت نپوشیدی و  شورتت رو تو سرت کردی  و تو خونه عزیز یکسره اینطرف و اونطرف میرفتی و غر میدادی ...
27 ارديبهشت 1394

238. ثبت یک خبر خوب:

امروز اومدم تا یک خبر خوبی رو ثبت کنم اینکه بابایی از تاریخ 94/2/2  کارمند بانک رسالت شدند . از وقتیکه بابایی کارمند شده در طول روز اصلا نمیخوابی تا شب راحت تر و زودتر بخوابی. اما  در طول روز من خیلی خسته میشم تا حدیکه دیگه جونی برام نمیمونه و شب از شدت خستگی نمیتونم بخوابم.   گل پسری  ماشاالله با اینکه اینقدر فعالیت و تحرکت زیاده باز هم موقع خواب غرغر میکنی که نخوابیم.     لگو بازی رو خیلی دوست داری. در کل توی تمام بازی هات باید من حضور داشته باشم.   برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب مراجعه کنید: این بازی رو خیلی دوست داری:    ...
10 ارديبهشت 1394

233. حرفها و شیرین زیونی های گل پسر:

این روزها رو خیلی دوست دارم. شیرین زبونی هات رو خیلی دوست دارم. اینقدر کامل حرف میزنی و همه چیز رو میفهمی و ادا میکنی که من و بابایی تعجب میکنیم و میخوایم درسته بخوریمت .     امروز میخوام از کارهات و شیرین زبونیت هات برات بگم: 1 _ با بابایی دیروز رفته بودیم خرید و میخواستم  برای خودم جوراب بخرم طبق معمول وقتی سوار ماشین میشیم یکسره میپرسی بابایی کجا میری؟؟؟      وقتی بهت گفتم میخوایم برای مامانی جوراب بخریم سریع در جوابم گفتی برا منم جوباب بیخر  من جوبابم سولاخ شده  من و بابایی یک نگاهی بهم کردیم وخندمون گرفته بود . با وجود اینکه هیچ کدوم از جوراب ها...
5 بهمن 1393

194. کارهای جدید محمدطاها جونی:

   راستی مامان جون این کارها رو هم یاد گرفتی:   ١_ وقتی چیزی میشکنه یا خراب میشه پهلوی انگشت اشاره ات رو گاز میگیری و میگی ا¸ا¸ا¸ا¸ا¸ .     ٢_ وقتی میخوای برقصی زبونت رو به کامت میچسبونی و با دهنت صدا در میاری.   ٣_ صدای الاغ و اسب و شیر رو هم یادگرفتی.   ٤_ وقتی میخوام دستات رو بشورم میگم بهم بمال سریع دستات رو بهم میمالی و میشوری.   ٥_ یکی دیگه از کارهای جالبی که انجام میدی اینه که وقتی میخوای دستشویی کنی میری توی یک اتاق دیگه و روی دوتا پاهات میشینی و هر کسی هم که بخواد بیاد پیشت با اشاره پشت دستت میگی برگرد...
12 فروردين 1393

140. کارهای وروجک مامان :

 کارهای دیگه گل پسر: _  یاد گرفتی چشمک بزنی. وقتی میگیم چشمک بزن چشمهاتو  محکم باز و بسته میکنی.   _ یاد گرفتی ماهی میشی و لپ هاتو به داخل دهنت فرو میدی.     _وقتی میخوای چیزی بخوری اینقدر دهنت رو باز میکنی و صدا میدی که دهنمون اب میفته.   _بعد از غذا خوردن الهی شکر میکنی.   _ یخچال و گاز و هود و ماشین لباسشویی رو میشناسی.   _وقتی شکلات میخوری پوستش رو تو سطل آشغال میندازی.   _ از بین میوه ها لیموشیرین دوست داری .   _ عاشق توپ بازی با بابایی هستی.   آفــریـــن به گـــل پـــســـر قــشــــنــــگــــم. ...
10 آذر 1392

135. خود کفایی گل پسر:

سلام به نفس مامان: امروز اومدم تا از کارهات برات بگم:   گل پسری 2روز هست که دوست داری خودت غذا بخوری . در کل دوست داری همه چیز رو خودت بخوری. وقتی بهت خرما میدم  نمیخوری و با اشاره میگی بده و بعد از دستم میگیری و میخوری.     گل پسری با کارهایی که انجام میدی متوجه هوش زیادت میشیم و این خیلی لذت بخش هست. هر کاری رو اگر 1 بار جلوت انجام بدیم سریع یاد میگیری.   گل پسری بازی با حبابهای آب رو خیلی دوست داری .   وقتی ببینی داریم نماز میخونیم میای مهر رو بوس میکنی و بعد سرت رو  میزاری روش.   وقتی بهت میگیم دختر عمه زینب چکار میکنه لب هات ...
6 آذر 1392

134. بازی و شیطنتهای گل پسری_ طبس :

بازی با دختر عمه ها:         طفلک زینب جون رو یکسره گازش میگرفتی و اذیتش میکردی.     گل پسری عاشق تلفن: چون تلفن بی سیمی باباجون رو برمیداشتی سریع پرتاب میکردی برای همین باباجون یک تلفن دیگه بهت دادن ‚ سیم این تلفن بدبخت  رو هم اینقدر کشیدی که سیار شد.   در ضمن مامان جون این ستون رو بخاطر شما گل پسر بستیم که وقتی بهش بخوری صدمه نبینی:   طریقه جدید نشستن رو صندلی:         گل پسر در حال دونه دادن به مرغها: ...
3 آذر 1392

133. کارهایی که گل پسر انجام میده_ طبس:

چون علاقه زیادی به قابلمه داری عمه جونی هم یک قابلمه بزرگ برات آورده تا بازی کنی:             گل پسر علاقه مند به انواع  سبد :              گل پسر مشغول طبل زدن :     بازی با چکش طبل :     گل پسر آماده برای دردر رفتن:         گل پسر در انتظار:     گل پسر در تلاش برای روشن کردن کلیدهای برق:       اطمینان حاصل کردن از...
3 آذر 1392